معنی فارسی bipartitely
B1به طور دو قسمتی به معنای انجام کارها به گونهای است که دو بخش یا گروه برابر درگیر باشند.
In a manner that involves or pertains to both parts or parties equally.
- ADVERB
example
معنی(example):
این پروژه به صورت دو قسمتی اجرا شد و هر دو تیم به طور مساوی درگیر بودند.
مثال:
The project was executed bipartitely, involving both teams equally.
معنی(example):
آنها به صورت دو قسمتی ارتباط برقرار کردند تا به مسائل از هر دو طرف پرداخته شود.
مثال:
They communicated bipartitely to address issues from both sides.
معنی فارسی کلمه bipartitely
:
به طور دو قسمتی به معنای انجام کارها به گونهای است که دو بخش یا گروه برابر درگیر باشند.