معنی فارسی bipartizan
B2بسط وافزایش همکاری و توافق بین دو حزب مختلف، به ویژه در سیاست.
Involving or representing two parties, especially in politics.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
توافق دو حزبی به دو طرف کمک کرد تا با هم همکاری کنند.
مثال:
The bipartizan agreement helped both parties work together.
معنی(example):
تلاشهای دو حزبی برای تصویب قوانین موفق ضروری است.
مثال:
Bipartizan efforts are essential for successful legislation.
معنی فارسی کلمه bipartizan
:
بسط وافزایش همکاری و توافق بین دو حزب مختلف، به ویژه در سیاست.