معنی فارسی bypasser
B1شخصی که از یک مکان عبور میکند بدون اینکه در آن توقف کند.
A person who passes by without stopping.
- NOUN
example
معنی(example):
راننده با احتیاط از تقاطع شلوغ عبور کرد.
مثال:
The bypawner was being cautious while driving through the busy intersection.
معنی(example):
به عنوان یک راننده جانبی، او مسیرهای جایگزینی پیدا کرد تا از ترافیک دوری کند.
مثال:
As a bypawner, he found alternative routes to avoid traffic.
معنی فارسی کلمه bypasser
:
شخصی که از یک مکان عبور میکند بدون اینکه در آن توقف کند.