معنی فارسی bird observatory
B2تأسیسات پرندهنگری، مکانی برای مشاهده و تحقیق در مورد رفتار و زندگی پرندگان.
A facility or area designed for observing and studying birds.
- NOUN
example
معنی(example):
تأسیسات پرندهنگری، جایی است که مردم پرندگان را تماشا و مطالعه میکنند.
مثال:
A bird observatory is a place where people watch and study birds.
معنی(example):
ما به تأسیسات پرندهنگری رفتیم تا دربارهی انواع مختلف پرندگان یاد بگیریم.
مثال:
We visited the bird observatory to learn about different species.
معنی فارسی کلمه bird observatory
:
تأسیسات پرندهنگری، مکانی برای مشاهده و تحقیق در مورد رفتار و زندگی پرندگان.