معنی فارسی bird of passage
B2پرنده مهاجر، پرندهای که هر ساله در زمانهای خاصی از سال از یک مکان به مکان دیگر سفر میکند.
A bird that travels between different regions at certain times of the year as part of its migration.
- noun
noun
معنی(noun):
A migratory bird, especially a passage migrant.
معنی(noun):
Someone passing through; an itinerant.
example
معنی(example):
پرنده مهاجر از منطقهای به منطقه دیگر مهاجرت میکند.
مثال:
A bird of passage migrates from one region to another.
معنی(example):
بسیاری از پرندگان مهاجر هزاران مایل سفر میکنند تا آب و هوای گرمتری پیدا کنند.
مثال:
Many birds of passage travel thousands of miles to find warmer climates.
معنی فارسی کلمه bird of passage
:
پرنده مهاجر، پرندهای که هر ساله در زمانهای خاصی از سال از یک مکان به مکان دیگر سفر میکند.