معنی فارسی bird of prey

B2

پرنده‌ای که برای شکار دیگر حیوانات و تغذیه از آنها تطابق یافته است.

A bird that hunts and feeds on other animals.

noun
معنی(noun):

A carnivorous bird that hunts for its food, especially one that preys on vertebrates.

example
معنی(example):

عقاب یک پرنده شکاری قدرتمند است.

مثال:

The eagle is a powerful bird of prey.

معنی(example):

جغدها نیز به عنوان پرندگان شکاری تلقی می‌شوند.

مثال:

Owls are also considered birds of prey.

معنی فارسی کلمه bird of prey

: معنی bird of prey به فارسی

پرنده‌ای که برای شکار دیگر حیوانات و تغذیه از آنها تطابق یافته است.