معنی فارسی bird-brains
B1مغزهای پرنده، اصطلاحی برای توصیف افرادی که به نظر میرسد در فکر کردن مشکل دارند.
A term used to describe individuals who seem to have difficulty thinking or making decisions.
- NOUN
example
معنی(example):
برخی افراد میگویند که مغزهای پرنده نمیتوانند به راحتی مشکلات را حل کنند.
مثال:
Some people say that bird-brains can't solve problems easily.
معنی(example):
در کارتونها، شخصیتهای با مغز پرنده اغلب اشتباهات احمقانهای میکنند.
مثال:
In cartoons, characters with bird-brains often make silly mistakes.
معنی فارسی کلمه bird-brains
:
مغزهای پرنده، اصطلاحی برای توصیف افرادی که به نظر میرسد در فکر کردن مشکل دارند.