معنی فارسی birdglue
B1چسبی که معمولاً برای چسباندن اجزای مختلف به کار میرود.
A type of adhesive used for sticking parts together, often in crafting.
- NOUN
example
معنی(example):
او از چسب پرنده برای تعمیر قطعات شکسته مدل استفاده کرد.
مثال:
He used birdglue to fix the broken parts of the model.
معنی(example):
چسب پرنده برای پروژههای هنری و صنایع دستی بسیار مؤثر است.
مثال:
Birdglue is very effective for arts and crafts projects.
معنی فارسی کلمه birdglue
:
چسبی که معمولاً برای چسباندن اجزای مختلف به کار میرود.