معنی فارسی birdied
B2پرنده زدن به معنای اتمام یک سوراخ گلف در یک ضرب است و نشاندهنده عملکرد خوب یک بازیکن است.
To complete a hole in golf with one stroke under par.
- verb
verb
معنی(verb):
To score a birdie.
مثال:
Sörenstam birdied to take the lead.
معنی(verb):
To score a birdie at (a hole).
مثال:
Sörenstam birdied the seventeenth hole to take the lead.
example
معنی(example):
او در آخرین سوراخ در مسابقات گلف پرنده زد.
مثال:
He birdied the last hole in the golf tournament.
معنی(example):
او در طول بازیاش سه سوراخ متوالی پرنده زد.
مثال:
She birdied three holes in a row during her game.
معنی فارسی کلمه birdied
:
پرنده زدن به معنای اتمام یک سوراخ گلف در یک ضرب است و نشاندهنده عملکرد خوب یک بازیکن است.