معنی فارسی birdlings

A1

جوجه‌های کوچک پرندگان که به تازگی متولد شده‌اند.

Young birds or chicks that have recently hatched.

noun
معنی(noun):

A little bird; birdie; a nestling (young bird, baby bird).

example
معنی(example):

جوجه‌های پرنده هفته گذشته از تخم‌های خود خارج شدند.

مثال:

The birdlings hatched from their eggs last week.

معنی(example):

او دوست دارد جوجه‌های پرنده را تماشا کند که پرواز کردن را یاد می‌گیرند.

مثال:

She loves to watch the birdlings learn to fly.

معنی فارسی کلمه birdlings

: معنی birdlings به فارسی

جوجه‌های کوچک پرندگان که به تازگی متولد شده‌اند.