معنی فارسی birt

B1

به دنیا آمدن، تولید مثل، فرایند به وجود آمدن یک موجود زنده.

The act or process of bringing forth young; the emergence of offspring.

example
معنی(example):

گربه سه بچه‌گربه به دنیا آورد.

مثال:

The cat gave birth to three kittens.

معنی(example):

به دنیا آمدن یک ستاره میلیون‌ها سال طول می‌کشد.

مثال:

The birth of a star takes millions of years.

معنی فارسی کلمه birt

: معنی birt به فارسی

به دنیا آمدن، تولید مثل، فرایند به وجود آمدن یک موجود زنده.