معنی فارسی birth pill
B2قرصی که برای جلوگیری از بارداری استفاده میشود.
A contraceptive pill taken by women to prevent pregnancy.
- NOUN
example
معنی(example):
او برای جلوگیری از بارداری یک قرص کنترل زایمان مصرف میکند.
مثال:
She takes a birth control pill to prevent pregnancy.
معنی(example):
انواع مختلفی از قرصهای کنترل زایمان در بازار موجود است.
مثال:
There are many types of birth pills available on the market.
معنی فارسی کلمه birth pill
:
قرصی که برای جلوگیری از بارداری استفاده میشود.