معنی فارسی bisected
B1تقسیم شده به دو نیمی، اشاره به چیزی دارد که به دو قسمت مساوی تقسیم شده است.
Divided into two equal parts.
- verb
- adjective
verb
معنی(verb):
To cut or divide into two parts.
adjective
معنی(adjective):
Divided into two equal pieces.
مثال:
One half of the bisected line is the same as the other.
example
معنی(example):
کیک قبل از سرو به دو نیم تقسیم شد.
مثال:
The cake was bisected before serving.
معنی(example):
قسمت برای آزمایش به دو نیم تقسیم شد.
مثال:
The segment was bisected for the experiment.
معنی فارسی کلمه bisected
:
تقسیم شده به دو نیمی، اشاره به چیزی دارد که به دو قسمت مساوی تقسیم شده است.