معنی فارسی bisecting
B1در حال تقسیم کردن به دو نیم، فرایند تقسیم یک شکل یا زاویه به دو قسمت مساوی را نشان میدهد.
The action of dividing something into two equal parts.
- verb
verb
معنی(verb):
To cut or divide into two parts.
example
معنی(example):
آنها در حال تقسیم زمین به بخشهای کوچکتر هستند.
مثال:
They are bisecting the field into smaller sections.
معنی(example):
تقسیم دایره به دو نیم به درک ابعاد آن کمک میکند.
مثال:
Bisecting the circle helps in understanding its dimensions.
معنی فارسی کلمه bisecting
:
در حال تقسیم کردن به دو نیم، فرایند تقسیم یک شکل یا زاویه به دو قسمت مساوی را نشان میدهد.