معنی فارسی bismite

B1

معدن موجود در طبیعت که حاوی بیسموت است و می‌تواند به عنوان یک منبع استخراج شود.

A mineral form of bismuth oxide, often found in nature.

example
معنی(example):

بیسمیت یک ماده معدنی است که حاوی بیسموت می‌باشد.

مثال:

Bismite is a mineral that contains bismuth.

معنی(example):

آنها بیسمیت را در بررسی‌های زمین‌شناسی یافتند.

مثال:

They found bismite in the geological survey.

معنی فارسی کلمه bismite

: معنی bismite به فارسی

معدن موجود در طبیعت که حاوی بیسموت است و می‌تواند به عنوان یک منبع استخراج شود.