معنی فارسی bismuthate

B1

یونی که به وسیله بیسموت تشکیل می‌شود و در شیمی کاربرد دارد.

An ion formed by bismuth, often used in chemical reactions.

example
معنی(example):

ترکیبات بیسموتات در واکنش‌های مختلف استفاده می‌شوند.

مثال:

Bismuthate compounds are used in various reactions.

معنی(example):

یون بیسموتات در محلول شناسایی شد.

مثال:

The bismuthate ion was detected in the solution.

معنی فارسی کلمه bismuthate

: معنی bismuthate به فارسی

یونی که به وسیله بیسموت تشکیل می‌شود و در شیمی کاربرد دارد.