معنی فارسی bisphosphonate
B2بیس فسفونات، گروهی از داروها که برای جلوگیری از شکستگی و تقویت استخوان‌ها استفاده می‌شود.
A class of drugs that prevent the loss of bone density.
- noun
noun
معنی(noun):
Any of a class of organic compounds having two phosphate groups attached to a single carbon atom
معنی(noun):
Any of several pharmaceuticals, having this structure, that are used to treat Paget's disease by restricting bone loss
example
معنی(example):
پزشک یک بیس فسفونات تجویز کرد تا به تقویت استخوان‌های او کمک کند.
مثال:
The doctor prescribed a bisphosphonate to help strengthen her bones.
معنی(example):
بیس فسفونات‌ها اغلب برای درمان پوکی استخوان استفاده می‌شوند.
مثال:
Bisphosphonates are often used to treat osteoporosis.
معنی فارسی کلمه bisphosphonate
:
بیس فسفونات، گروهی از داروها که برای جلوگیری از شکستگی و تقویت استخوان‌ها استفاده می‌شود.
