معنی فارسی bistable

B2

بیس‌استیبل، سیستمی که دو وضعیت پایدار دارد و می‌تواند بین آن‌ها سوئیچ کند.

A system or device that has two stable states and can switch between them.

noun
معنی(noun):

A flip-flop.

adjective
معنی(adjective):

Having two stable states.

example
معنی(example):

مدار بی‌استیبل می‌تواند وضعیت خود را پس از خاموش شدن حفظ کند.

مثال:

The bistable circuit can maintain its state after being powered off.

معنی(example):

دستگاه‌های بی‌استیبل در بسیاری از انواع الکترونیک استفاده می‌شوند.

مثال:

Bistable devices are used in many types of electronics.

معنی فارسی کلمه bistable

: معنی bistable به فارسی

بیس‌استیبل، سیستمی که دو وضعیت پایدار دارد و می‌تواند بین آن‌ها سوئیچ کند.