معنی فارسی bisulphide
B1ترکیب یا لایهای که شامل سولفیدها باشد، معمولاً در زمینشناسی مورد توجه است.
A type of compound or layer that includes sulfides, often significant in geology.
- NOUN
example
معنی(example):
آنها یک لایه جدید بیسولفید در نمونههای زمینشناسی کشف کردند.
مثال:
They discovered a new bisulphide layer in the geological samples.
معنی(example):
تشکیل بیسولفید برای استخراج معدنی مهم است.
مثال:
The bisulphide formation is significant for mineral extraction.
معنی فارسی کلمه bisulphide
:
ترکیب یا لایهای که شامل سولفیدها باشد، معمولاً در زمینشناسی مورد توجه است.