معنی فارسی bisulphite
B1ترکیب شیمیایی که به تقویت احیاء و در توسعه عکاسی به کار میرود.
A chemical compound used to enhance reduction and often used in photographic development.
- NOUN
example
معنی(example):
آزمایشگاه بیسولفیت را با سایر مواد شیمیایی ترکیب کرد تا یک واکنش ایجاد کند.
مثال:
The laboratory mixed bisulphite with other chemicals to create a reaction.
معنی(example):
نمکهای بیسولفیت معمولاً در توسعه عکاسی استفاده میشوند.
مثال:
Bisulphite salts are often used in photographic developing.
معنی فارسی کلمه bisulphite
:
ترکیب شیمیایی که به تقویت احیاء و در توسعه عکاسی به کار میرود.