معنی فارسی bitey

B1 [ˈbaɪ̯ɾi]

به معنای تمایل به گاز گرفتن یا نیش زدن، معمولاً در مورد حیوانات خانگی.

Referring to a tendency to bite, especially in pets.

adjective
معنی(adjective):

Inclined to bite.

example
معنی(example):

پاپی در حین بازی با اسباب‌بازی‌هایش خیلی شاد است.

مثال:

The puppy is very bitey when playing with his toys.

معنی(example):

مراقب باش، آن سگ می‌تواند بسیار بازیگوش باشد.

مثال:

Be careful, that dog can be quite bitey.

معنی فارسی کلمه bitey

: معنی bitey به فارسی

به معنای تمایل به گاز گرفتن یا نیش زدن، معمولاً در مورد حیوانات خانگی.