معنی فارسی bizonia
B1بیزونیا، اشاره به یک واحد اقتصادی که از اتحادیه دو منطقه بیزونال تشکیل شده است.
A historical term referring to the economic union of two zones post-World War II.
- NOUN
example
معنی(example):
بیزونیا بعد از جنگ جهانی دوم برای کمک به بهبود اقتصادی تشکیل شد.
مثال:
Bizonia was formed after the World War II to aid economic recovery.
معنی(example):
اتحاد دو منطقه به عنوان بیزونیا شناخته میشد.
مثال:
The union of the two zones was known as Bizonia.
معنی فارسی کلمه bizonia
:
بیزونیا، اشاره به یک واحد اقتصادی که از اتحادیه دو منطقه بیزونال تشکیل شده است.