معنی فارسی bizone
B1بیزون، حالت یا وضعیت دو منطقهای که به طور خاص برای اهداف خاصی تقسیم شدهاند.
A term relating to a specific dual zoning arrangement.
- NOUN
example
معنی(example):
مفهوم بیزون برای حل و فصل درگیری مطرح شد.
مثال:
The concept of a bizone was proposed for the conflict resolution.
معنی(example):
یک بیزون میتواند در مدیریت منافع مختلف کمک کند.
مثال:
A bizone can help in managing divergent interests.
معنی فارسی کلمه bizone
:
بیزون، حالت یا وضعیت دو منطقهای که به طور خاص برای اهداف خاصی تقسیم شدهاند.