معنی فارسی black bean
B1نوعی لوبیا با پوسته سیاه که معمولاً در آشپزی مکزیکی و آمریکای لاتین استفاده می‌شود.
A variety of common edible beans with a black skin, often used in cooking.
- noun
noun
معنی(noun):
A bean plant with black seeds.
معنی(noun):
A dried seed of a black bean plant.
معنی(noun):
A dried black seed of certain varieties of the common bean, Phaseolus vulgaris.
معنی(noun):
A fermented soybean, used in Asian cooking.
معنی(noun):
An Australian tree (Castanospermum australe), also called Moreton Bay chestnut.
example
معنی(example):
او برای اضافه کردن پروتئین، لوبیا سیاه را به سالاد اضافه کرد.
مثال:
She added black beans to the salad for added protein.
معنی(example):
لوبیا سیاه یکی از مواد اصلی در بسیاری از غذاهای آمریکای لاتین است.
مثال:
Black beans are a staple in many Latin American dishes.
معنی فارسی کلمه black bean
:
نوعی لوبیا با پوسته سیاه که معمولاً در آشپزی مکزیکی و آمریکای لاتین استفاده می‌شود.
