معنی فارسی black bear
A2خرس سیاه، نوعی خرس با موی سیاه، در جنگل‌های آمریکای شمالی و مناطق دیگر زندگی می‌کند.
A large bear species native to North America, characterized by its black fur.
- noun
noun
معنی(noun):
An American black bear, Ursus americanus, indigenous to North America.
معنی(noun):
An Asiatic black bear, Ursus thibetanus.
example
معنی(example):
یک خرس سیاه اغلب در جنگل‌ها یافت می‌شود.
مثال:
A black bear is often found in forests.
معنی(example):
خرس‌های سیاه می‌توانند خیلی خوب درختان را بالا بروند.
مثال:
Black bears can climb trees very well.
معنی فارسی کلمه black bear
:
خرس سیاه، نوعی خرس با موی سیاه، در جنگل‌های آمریکای شمالی و مناطق دیگر زندگی می‌کند.
