معنی فارسی black-balled

B2

به معنای پذیرش نشدن یا طرد شدن فرد به دلیل اعمال گذشته یا نظراتش است.

To be permanently excluded or ostracized by a group, often with significant consequences.

example
معنی(example):

پس از این رسوایی، او به‌طور کامل توسط صنعت سیاه‌کرده شد.

مثال:

After the scandal, he was completely black-balled by the industry.

معنی(example):

او سیاه‌کرده شد و دیگر نتوانست در این حوزه کار پیدا کند.

مثال:

She was black-balled and could not find work in the field again.

معنی فارسی کلمه black-balled

: معنی black-balled به فارسی

به معنای پذیرش نشدن یا طرد شدن فرد به دلیل اعمال گذشته یا نظراتش است.