معنی فارسی blackheartedly
B1به شکل بیرحمانه و سرد، بدون نشان دادن احساسات انسانی.
In a cruel and unfeeling manner, showing no human emotion.
- ADVERB
example
معنی(example):
او به شکل سیاهدلانهای عمل کرد و هیچ همدردی برای دیگران نشان نداد.
مثال:
She acted blackheartedly, showing no empathy for others.
معنی(example):
او به شکلی سیاهدلانه، نزدیکترین دوستانش را فریب داد.
مثال:
He blackheartedly betrayed his closest friends.
معنی فارسی کلمه blackheartedly
:
به شکل بیرحمانه و سرد، بدون نشان دادن احساسات انسانی.