معنی فارسی blackjacked

B1

نوعی دزدی که در آن اتومبیل مورد سرقت قرار می‌گیرد.

To have a vehicle stolen or hijacked, usually by force or threat.

example
معنی(example):

ماشین昨 شب در پارکینگ دزدیده شد.

مثال:

The car was blackjacked last night in the parking lot.

معنی(example):

او هنگام برگشتن به خانه از فروشگاه دزدیده شد.

مثال:

He was blackjacked while walking home from the store.

معنی فارسی کلمه blackjacked

: معنی blackjacked به فارسی

نوعی دزدی که در آن اتومبیل مورد سرقت قرار می‌گیرد.