معنی فارسی blacklegging

B1

عملیات یا رفتار غیرقانونی در تجارت و اقتصاد که عمدتاً به طور پنهانی انجام می‌شود.

A fraudulent practice in economics typically carried out covertly.

verb
معنی(verb):

To continue working whilst fellow workers strike.

noun
معنی(noun):

The practice of working in place of those who are engaged in a strike.

example
معنی(example):

عملکرد سیاه‌پیش غالباً به عنوان نوعی کلاهبرداری در اقتصاد در نظر گرفته می‌شود.

مثال:

Blacklegging is often considered a form of fraud in economics.

معنی(example):

این شرکت عملکرد سیاه‌پیش را در میان کارمندان خود محکوم کرد.

مثال:

The company condemned blacklegging among its employees.

معنی فارسی کلمه blacklegging

: معنی blacklegging به فارسی

عملیات یا رفتار غیرقانونی در تجارت و اقتصاد که عمدتاً به طور پنهانی انجام می‌شود.