معنی فارسی blancoed
B1بلانکو شده به فرایند سفیدتر کردن یا پاک کردن اشاره دارد.
The process of whitening or lightening an item or surface, often used in relation to fabrics or materials.
- verb
verb
معنی(verb):
To polish using Blanco.
example
معنی(example):
پارچه برای رسیدن به ظاهری سفیدتر، بلانکو شده بود.
مثال:
The fabric was blancoed to achieve a whiter appearance.
معنی(example):
آنها دیوارها را قبل از رنگ زدن بلانکو کرده بودند تا اطمینان حاصل کنند که رنگ پررنگ است.
مثال:
They blancoed the walls before painting to make sure the color was vibrant.
معنی فارسی کلمه blancoed
:
بلانکو شده به فرایند سفیدتر کردن یا پاک کردن اشاره دارد.