معنی فارسی blancoing

B1

بلانکو کردن به فرایند کوتاه پختن غذا در آب داغ اشاره دارد که معمولاً برای حفظ رنگ و بافت آن انجام می‌شود.

The process of briefly cooking food in boiling water, typically used to preserve color and texture.

verb
معنی(verb):

To polish using Blanco.

example
معنی(example):

بلانکو کردن سبزیجات به حفظ رنگ و بافت آنها کمک می‌کند.

مثال:

Blancoing the vegetables helps maintain their color and texture.

معنی(example):

او در حال بلانکو کردن ماکارونی است تا آن را برای انجماد آماده کند.

مثال:

She is blancoing the pasta to prepare it for freezing.

معنی فارسی کلمه blancoing

: معنی blancoing به فارسی

بلانکو کردن به فرایند کوتاه پختن غذا در آب داغ اشاره دارد که معمولاً برای حفظ رنگ و بافت آن انجام می‌شود.