معنی فارسی blanquillo

B1

نوعی ماهی کوچک و سفید که در برخی غذاها استفاده می‌شود.

A type of small white fish commonly used in certain local dishes.

example
معنی(example):

بلانکیو یک ماهی سفید کوچک است که در غذاهای محلی استفاده می‌شود.

مثال:

Blanquillo is a small white fish used in local dishes.

معنی(example):

من در رستوران بلانکیو سفارش دادم.

مثال:

I ordered blanquillo at the restaurant.

معنی فارسی کلمه blanquillo

: معنی blanquillo به فارسی

نوعی ماهی کوچک و سفید که در برخی غذاها استفاده می‌شود.