معنی فارسی blankness
B1وضعیت یا کیفیت خالی بودن، بدون محتوا یا اطلاعات.
The state of being empty or devoid of content.
- NOUN
example
معنی(example):
خالی بودن صفحه آن را خالی احساس میکرد.
مثال:
The blankness of the page made it feel empty.
معنی(example):
او به خالی بودن آسمان خیره شد.
مثال:
She stared into the blankness of the sky.
معنی فارسی کلمه blankness
:
وضعیت یا کیفیت خالی بودن، بدون محتوا یا اطلاعات.
