معنی فارسی blastematic
B1نسبت به ویژگیهای سلولها یا بافتهای بنیادی که میتوانند به ارگانها یا بافتهای جدید تبدیل شوند.
Relating to or characterized by the presence of blastemata.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
ماهیت بلاستماtیک این سلولها امکان رشد منحصر به فردی را فراهم میکند.
مثال:
The blastematic nature of these cells allows for unique growth.
معنی(example):
درک ویژگیهای بلاستماtیک میتواند پزشکی ترمیمی را پیشرفت دهد.
مثال:
Understanding blastematic properties can advance regenerative medicine.
معنی فارسی کلمه blastematic
:
نسبت به ویژگیهای سلولها یا بافتهای بنیادی که میتوانند به ارگانها یا بافتهای جدید تبدیل شوند.