معنی فارسی blatancy

B2

وضوح و آشکاری که به راحتی قابل مشاهده یا درک است.

The quality of being obvious or unconcealed; transparency.

example
معنی(example):

واضح بودن دروغ‌های او همه را در اتاق شگفت‌زده کرد.

مثال:

The blatancy of his lies shocked everyone in the room.

معنی(example):

واضح بودن او در اعتراف به اشتباهاتش دلنگرانی‌های جدیدی ایجاد کرد.

مثال:

Her blatancy in admitting her mistakes was refreshing.

معنی فارسی کلمه blatancy

: معنی blatancy به فارسی

وضوح و آشکاری که به راحتی قابل مشاهده یا درک است.