معنی فارسی blazonries
B1شکلهای مختلفی از توصیف یا رسم نشانها و علامتها در فرهنگهای گوناگون.
Various representations or designs of coats of arms or heraldic symbols.
- NOUN
example
معنی(example):
موزه نشانهای خانوادگی مختلفی را از فرهنگهای مختلف به نمایش گذاشت.
مثال:
The museum displayed various blazonries from different cultures.
معنی(example):
هر نشان خانوادگی طراحی و تاریخ منحصربهفرد خود را داشت.
مثال:
Each blazonry had its own unique design and history.
معنی فارسی کلمه blazonries
:
شکلهای مختلفی از توصیف یا رسم نشانها و علامتها در فرهنگهای گوناگون.