معنی فارسی blearness
B1کدری به حالتی گفته میشود که شفافیت دیده نمیشود و اشیا به وضوح قابل مشاهده نیستند.
The quality of being unclear or indistinct; lack of clarity.
- NOUN
example
معنی(example):
کدری آب باعث شد که دیدن ته آن سخت باشد.
مثال:
The blearness of the water made it hard to see the bottom.
معنی(example):
در هوای مه آلود، کدری میتواند بر دید تاثیر بگذارد.
مثال:
In foggy weather, the blearness can affect visibility.
معنی فارسی کلمه blearness
:
کدری به حالتی گفته میشود که شفافیت دیده نمیشود و اشیا به وضوح قابل مشاهده نیستند.