معنی فارسی bleezy

B1

بليزی به حالتی خوش‌هوا و خنک اطلاق می‌شود که نسیم لطیفی وجود دارد.

Describing an atmosphere that is pleasantly breezy, often associated with refreshing air and comfortable weather.

example
معنی(example):

اتومبیل از میان حومه‌ی نسیم‌زده حرکت کرد.

مثال:

The car drove through the bleezy countryside.

معنی(example):

روز زیبایی برای یک پیاده‌روی نسیم‌زده در کنار رودخانه بود.

مثال:

It was a lovely day for a bleezy walk by the river.

معنی فارسی کلمه bleezy

: معنی bleezy به فارسی

بليزی به حالتی خوش‌هوا و خنک اطلاق می‌شود که نسیم لطیفی وجود دارد.