معنی فارسی blets
B1بلت، نقاط نرم و تغییر رنگ یافتهای که روی میوههای رسیده به وجود میآید.
Soft spots or blemishes on overripe fruit, typically indicating decay.
- NOUN
example
معنی(example):
بلتها نقاطی هستند که بر روی میوههای بسیار رسیده ظاهر میشوند.
مثال:
Bleets are the spots that appear on overly ripe fruits.
معنی(example):
بلتهای روی میوه نشان میداد که زمان استفاده از آن فرارسیده است.
مثال:
The blets on the fruit indicated it was time to use it.
معنی فارسی کلمه blets
:
بلت، نقاط نرم و تغییر رنگ یافتهای که روی میوههای رسیده به وجود میآید.