معنی فارسی bletted

B1

بلت شده، به میوه‌هایی اطلاق می‌شود که به دلیل رسیدن‌های بیش از حد نرم شده‌اند.

Referring to fruit that has become overly ripe and soft, often resulting in sweetness.

example
معنی(example):

میوه‌ی بلت‌شده شیرین و آماده برای مصرف بود.

مثال:

The bletted fruit was sweet and ready to eat.

معنی(example):

بعد از اینکه یک هفته بلت شد، سیب‌ها طعم منحصر به فردی پیدا کردند.

مثال:

After being bletted for a week, the apples had a unique taste.

معنی فارسی کلمه bletted

: معنی bletted به فارسی

بلت شده، به میوه‌هایی اطلاق می‌شود که به دلیل رسیدن‌های بیش از حد نرم شده‌اند.