معنی فارسی bliss points
B1نقاطی در زندگی که منجر به احساس خوشحالی و رضایت ویژه می‌شوند.
Specific things that bring joy and happiness to an individual.
- noun
noun
معنی(noun):
A quantity of consumption where any further increase would make the consumer less satisfied.
معنی(noun):
The amount of an ingredient (such as salt, sugar or fat) that optimizes palatability.
example
معنی(example):
پیدا کردن نقاط لذت می‌تواند به خوشحالی در زندگی منجر شود.
مثال:
Finding your bliss points can lead to happiness in life.
معنی(example):
مشاور به او کمک کرد تا نقاط لذت خود را شناسایی کند.
مثال:
The therapist helped her identify her bliss points.
معنی فارسی کلمه bliss points
:
نقاطی در زندگی که منجر به احساس خوشحالی و رضایت ویژه می‌شوند.
