معنی فارسی blithehearted

B1

شخصی که با روحیه‌ای شاداب و خوشدل به زندگی و وضعیت‌ها نگاه می‌کند.

Having a lighthearted and carefree attitude.

example
معنی(example):

او با روحی شاداب به زندگی نزدیک شد.

مثال:

She approached life with a blithehearted spirit.

معنی(example):

نگرش شاداب او باعث شد تا همه لبخند بزنند.

مثال:

His blithehearted attitude made everyone smile.

معنی فارسی کلمه blithehearted

: معنی blithehearted به فارسی

شخصی که با روحیه‌ای شاداب و خوشدل به زندگی و وضعیت‌ها نگاه می‌کند.