معنی فارسی blithesome
B2بلتسوم، به حالت یا روحیه شاد و خوشحال اشاره دارد.
Cheerful and lighthearted; having a happy disposition.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Happy or spriteful; carefree.
example
معنی(example):
نگرش شاد او روز همه را روشن کرد.
مثال:
Her blithesome attitude brightened everyone's day.
معنی(example):
او به خاطر روحیه شاد و بیقیدش در مراسم اجتماعی شناخته شده است.
مثال:
He is known for his blithesome spirit at social events.
معنی فارسی کلمه blithesome
:
بلتسوم، به حالت یا روحیه شاد و خوشحال اشاره دارد.
