معنی فارسی blood work
B2آزمایشهای پزشکی که در آنها از خون نمونه گرفته میشود تا اطلاعاتی درباره وضعیت سلامتی شخص فراهم شود.
Medical tests that analyze blood to check for health issues.
- noun
noun
معنی(noun):
A blood test.
example
معنی(example):
پزشک آزمایش خون را برای بررسی سلامت من درخواست کرد.
مثال:
The doctor ordered blood work to check my health.
معنی(example):
آزمایش خون میتواند در شناسایی شرایط پزشکی مختلف کمک کند.
مثال:
Blood work can help diagnose various medical conditions.
معنی فارسی کلمه blood work
:
آزمایشهای پزشکی که در آنها از خون نمونه گرفته میشود تا اطلاعاتی درباره وضعیت سلامتی شخص فراهم شود.