معنی فارسی bloodbeat
B1صدای ضربان خون، صدا یا ریتمی که ناشی از خون در بدن میباشد.
A rhythmic sound related to the beating of the heart.
- NOUN
example
معنی(example):
صدای ضربان خونی صدای ریتمیکی است که با ضربان قلب مربوط میشود.
مثال:
The bloodbeat is a rhythmic sound associated with heartbeats.
معنی(example):
در طول مدیتیشن، میتوانستم احساس کنم که ضربان خونم آرامم میکند.
مثال:
During the meditation, I could feel my bloodbeat calming me down.
معنی فارسی کلمه bloodbeat
:
صدای ضربان خون، صدا یا ریتمی که ناشی از خون در بدن میباشد.