معنی فارسی bloodletter
B1شخصی که برای درمان یا دلایل دیگر خون میریزد، که معمولاً در گذشته به این کار انجام میشد.
A person who practices bloodletting; often used in historical contexts.
- NOUN
example
معنی(example):
خونریز در روستا به خاطر مهارتهایش معروف بود.
مثال:
The bloodletter was well-known in the village for his skills.
معنی(example):
در دوران باستان، خونریز معمولاً یک شغل رایج بود.
مثال:
In ancient times, a bloodletter was often a common profession.
معنی فارسی کلمه bloodletter
:
شخصی که برای درمان یا دلایل دیگر خون میریزد، که معمولاً در گذشته به این کار انجام میشد.