معنی فارسی blotlessness

B1

وضعیتی که در آن لک یا عیبی وجود ندارد.

The quality of being free from stains or flaws.

example
معنی(example):

هنرمند به خاطر بدون لکه بودن بومش ارزش قائل بود.

مثال:

The artist prized the blotlessness of his canvas.

معنی(example):

بدون لک بودن در نوشتن معمولاً برای وضوح مطلوب است.

مثال:

Blotlessness in writing is often desired for clarity.

معنی فارسی کلمه blotlessness

: معنی blotlessness به فارسی

وضعیتی که در آن لک یا عیبی وجود ندارد.