معنی فارسی blow one's own trumpet
B1تعریف کردن و افتخار کردن به موفقیتها و استعدادهای خود به طوری که دیگران به آن توجه کنند.
To boast about one's own achievements or abilities.
- verb
verb
معنی(verb):
To praise oneself.
example
معنی(example):
او همیشه درباره دستاوردهایش با صدا بلند خود را تعریف میکند.
مثال:
He always blows his own trumpet about his achievements.
معنی(example):
در برابر دیگران بیادبانه است که خود را تعریف کنید.
مثال:
It's not polite to blow your own trumpet in front of others.
معنی فارسی کلمه blow one's own trumpet
:تعریف کردن و افتخار کردن به موفقیتها و استعدادهای خود به طوری که دیگران به آن توجه کنند.