معنی فارسی blue-screening
B1عملی که در آن سیستمعامل ویندوز به صفحه آبی دچار میشود، اغلب به دلیل یک ارور جدی.
The act of encountering a blue screen of death in a system.
- VERB
example
معنی(example):
صفحه آبی شدن کامپیوتر من بلافاصله پس از بهروزرسانی اتفاق افتاد.
مثال:
The blue-screening of my computer happened right after the update.
معنی(example):
صفحه آبی شدن از ماه گذشته بیشتر رخ داده است.
مثال:
Blue-screening has become more frequent since last month.
معنی فارسی کلمه blue-screening
:
عملی که در آن سیستمعامل ویندوز به صفحه آبی دچار میشود، اغلب به دلیل یک ارور جدی.