معنی فارسی bluebill
B1نوع خاصی از مرغابی با نوکی متمایز که پوستش رنگ آبی دارد.
A specific kind of duck characterized by its blue-colored bill.
- noun
noun
معنی(noun):
The scaup (of genus Aythya).
معنی(noun):
Any of the genus Spermophaga of estrildid finches found in tropical Africa.
example
معنی(example):
زاغ آبی نوعی از مرغابی است که به خاطر نوک خاصش شناخته می‌شود.
مثال:
The bluebill is a type of duck known for its distinctive bill.
معنی(example):
ما در حین سفرمان یک زاغ آبی را در دریاچه دیدیم.
مثال:
We saw a bluebill swimming in the lake during our trip.
معنی فارسی کلمه bluebill
:
نوع خاصی از مرغابی با نوکی متمایز که پوستش رنگ آبی دارد.
